بُعد درونی انسان و ایگو
انسان علاوه بر دنیای بیرونی که دائم با آن در ارتباط است، دارای یک بُعد درونی نیز است. بُعد درونی انسان، طبیعت حقیقی او است. این وجود حقیقی خالص، آرام، طبیعی و بدون هرگونه ناخالصی است. انسانها از کودکی با همین وجود حقیقی شروع میکنند و تا مدتی با آن زندگی میکنند. علت اینکه همواره میگوییم کودکان معصوم هستند معنی عمیقتری از بیگناه بودن دارد اینیک ویژگی در کودکان است که بزرگترها آن را مشاهده میکنند ولی نمیتوانند درست آن را تعریف کنند. آن معصومیت درواقع همان وجود خالص است که با دنیای بیرون ارتباط برقرار میکند و ما متوجه پاکی آن میشویم.
ایگو از طرف دیگر، لایه و یا لایههایی است که وجود حقیقی انسان را میپوشاند و ارتباط انسان را با دنیای درون او قطع میکند. این لایهها رفتهرفته پس از دوران کودکی و در طول زندگی انسان شکل میگیرند. تعداد لایهها یا ضخامت لایه ایگو به محیط و اجتماعی بستگی دارد که انسان در آن رشد میکند. ضخامت و تعداد این لایهها در انسانهای مختلف متفاوت است. هیچیک از احساسات منفی و سوء رفتارهای انسان هیچ ارتباطی باوجود حقیقی او ندارند و همه محصول ایگوی انسان است. ذهن ناخودآگاه همواره ایگو را با افکار ناخودآگاهانه تغذیه کرده و حاصل این همکاری نامبارک احساسات منفی و زندگی ناآگاهانه در سطح شخصی و همه ناهنجاریهای محیط، اجتماع و در پهنه زمین است. (ناآگاهی در معنویت هیچ ربطی به میزان تحصیلات، تخصص ، موفقیت و یا موقعیت اجتماعی ندارد). اما لایههای ایگو از چه عواملی تشکیلشده، بنده هر بار در مورد یکی از آنها توضیح میدهم
تعدادی از این فاکتورها عبارتاند از
رنج انباشته
واقعیتها و توهمات مانند توهم زمان
اکتسابات و برگرفته های محیطی